• 9 ماه پیش

  • 138

  • 06:38

هزار و یک شب ۶۷۸ ششصد و هفتاد و هشتم قصه‌گو شهرزادفتوحی

هنر و زندگی شهرزاد
1
توضیحات

همراه‌شو

بنیوش

بنوش

بنوشان

شب ششصد و هفتاد و هشتم ۶۷۸

 حکایت عجیب و غریب

ایشان را گمان این بود که فخر‌تاج از طایفه‌ی پریان است. از حالت او بپرسیدند. فخر‌تاج به ایشان گفت:من دختر پادشاه عجمم و حکایت خویش بر ایشان فرو‌خواند. چون این سخن بشنیدند بر او محزون شدند و تسلی دادند و گفتند:خاطرت شاد و چشمت روشن باد که تو هرچه بخوری و بنوشی همه مهیاست... 




تصویر را تصور کن!

بین‌خط‌های هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو... 

به روال‌های ناروایی که هنوز از پسِ قرن‌ها برقرار مانده بیندیش...

«هزار‌ویک ‌شب»

ترجمه‌ی عبداللطیف تسوجی تبریزی

قصّه‌گو #شهرزادفتوحی 

تنظیم #مجتبی_میر‌سمیعی 

باشد که قصّه، چترِ باران غصّه‌ها شود

باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد

 در دریا‌های توفانی این جهان

هنر و زندگی شهرزاد

 یوتیوب

https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0



#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب 

Shahrzad Art&Life

@ShahrzadArtandLife 

مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:

@ShahrzadFotouhi





🌱🕯️🐌


با صدای
شهرزادفتوحی
هنرو‌زندگی‌شهرزاد
شهرزادقصه‌گو

رده سنی
محتوای تمیز